کعبه عشق

کعبه عشق

آینده از آن کسانیست که کربلا در قلبشان و قلبشان در کربلاست ...
کعبه عشق

کعبه عشق

آینده از آن کسانیست که کربلا در قلبشان و قلبشان در کربلاست ...

علی(ع) مولا

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست


http://www.parsedarkhial.blogfa.com/8904.aspx

 

هو المحبوب

چند بیتی برای مولایم

 

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد

شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست

واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم

نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد

شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است

راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست

«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید

خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت

قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

 

    می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت

ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط

نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد

سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند

لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی

رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی

وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی

در هوا تیغ دو دم  نعره ی هو هو می زد

نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار

پا در این دایره بگذار عدم را بردار

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی

یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.

  

http://www.aviny.com/Voice/madiheh/emam_ali/karimi-14.mp3

راستی این روزها به فکر نامی برای کتاب دیگرم هستم

اگر نامی هم نفس با واژه های من به ذهن شما رسید

لطفا دریغ نکنید.

یاعلی مدد...


www.kabeyeeshgh.ir


باقرالعلوم علیه السلام

مولا می فرمایند

بـه تـو خیـانت مـی کـنند تـو مـکن،
تو را تکذیب می کـنند آرامـ بـاش،

تـو را مـی ستـاینـد فـریبـــ مـخــور،
تو را نکوهش می کنند شکوه مکن،

مردم شهر از تو بد می گویند اندوهگین مشو،
همۀ مردم تو را نیک می خوانند مسرور نبـاش،

«آنگاه تو از ما خواهی بود»

آزادی1 آزادی! آزادی!







میگفت: خوش به حال مسافرکش های میدان آزادی...!

.
.
که آزادانه فریاد میزنند:
آزادی!
آزادی!
آزادی!
.
.
و عابران خسته می پرسند:
-آزادی چند؟
.
.
من عابری را دیدم که از راننده سؤال کرد:
- آزادی کجاست؟!
و راننده با لحنی معنادار گفت:
-رد کردی؛ " آزادی قبل از انقلاب بود! "
.
و من به او گفتم:
آری؛
از "غرب" که به میدان آزادی نگاه کنی٬
آزادی قبل از انقلاب است!
.
ولی از "میدان امام حسین(ع)" که به آزادی نگاه کنی٬
می بینی که آزادی٬ درست "بعد از انقلاب" قرار دارد...

.
.
پس بنگر که در کدامین سو ایستاده ای؛
.
طرف امام حسین(علیه السلام)
.
یا طرف غرب.